( سمت راست تخته هوشمند و سمت چپ گچی است )

می بینین چه استفاده ی بهینه ای از تخته ی هوشمند میشه؟!!!

فقط جای تخته گچی رو کم کرده

نتایج جدید ترین نظر سنجی ها نشان می دهد که ۷۱ درصد مردم آمریکا مطمئن اند که طی ۲۰ سال آینده انسان حتما به مریخ می رود.اما در کنار این اخبار خوشایند، خبرهای ناامید کننده ای نیز شنیده می شود: آمریکایی ها همچنین عقیده دارند ناسا باید بیش از آنچه اکنون دریافت می کند، از بودجه فدرال برای این ماموریت برخوردار باشد.

به گزارش پاپ ساینس،گروه وکالت غیر انتفاعی به نام Explore Mars تلاش دارد تا نظر عموم مردم آمریکا را درباره کاوش مریخ بسنجند. اگرچه اغلب آمریکایی ها مطمئن بودند که انسان سرانجام به مریخ خواهد رفت،اما زمانی که به آنها گفته شد که هم اکنون ۲ ربات در مریخ در حال فعالیت هستند، ۶۷ درصد از آنها اظهار داشتند که آمریکا باید هم ربات و هم انسان به آنجا بفرستد.

نکته جالب توجه دیگر این است که این نظرسنجی نشان داد آمریکایی ها تصور می کردند ناسا به طور متوسط ۲.۴ درصد بودجه فدرال آمریکا را مصرف می کند. این در حالی است که این عدد ۵/. درصد است. زمانی که به شرکت کنندگان در نظر سنجی عدد صحیح گفته شد آنها با انتخاب گزینه های به شدت موافقم،بسیار موافقم و یا موافقم اعلام کردند که ارزش دارد تا بودجه ناسا به ۱ درصد بودجه فدرال افزایش یابد،تا بتوان هزینه های این ماموریت را تامین کرد.

اغلب شرکت کنندگان در این نظر سنجی عقیده داشتند که بزرگترین مانع در راه فرستادن انسان به مریخ تامین هزینه های آن است. ۷۳ درصد از آنها چنین نظری داشتند، در حالی که تنها ۶۷ درصد مسائل سیاسی را به عنوان یک عامل عمده می دیدند. توانایی های فناوری و انگیزه نیز به عنوان موانع اصلی در نظر گرفته نمی شدند.

اما چرا باید انسان را به فضا فرستاد؟ سه دلیل اصلی که مردم به آنها اشاره کردند این بود: درک بهتر مریخ،جستجویی حیات و حفظ پیشروی آمریکا در صنایع فضایی.کریس کاربری،مدیر عامل Explor Mars می گوید: "این هشداری هست برای رهبران آمریکا که مردم این کشور هنوز انسانهایی کاوشگر و سیاح هستند."

این نظرسنجی از ۱۱۰۱ نفر بین ۴ تا ۶ فوریه/ ۱۶ تا ۱۸ بهمن ماه انجام شد.

آيا مي دانيد که...

* ناهيد تنها سياره اي است که در جهت حرکت عقربه هاي ساعت مي چرخد.

 * اولين صاحب شرکت سيگار مارلبورو بر اثر سرطان ريه جان خود را از دست داد.

* فيل تنها حيواني است که قادر به پريدن نيست.

* حلزون مي تواند به مدت ۳سال بخوابد.

* لب۲۰۰برابر حساس تر از نوک انگشتان است.

* کشورژاپن بزرگ ترين صادرکننده پاي قورباغه است.

* ۷ثانيه طول مي کشد تا غذا از دهان به معده راه پيدا کند.

 *در هر يک ليتر آب آشاميدني حدود ۱۰۰هزار باکتري وجود دارد.

* قرارگرفتن شير در روشنايي روز به مدت ۲ساعت باعث از بين رفتن درصدي از ويتامين B آن مي شود.

* در هر يک فنجان قهوه بيش از هزار ماده شيميايي وجود دارد.

* انگلستان پرمصرف ترين کشور کنسرو لوبيا در جهان است.

* به طور متوسط، هر شهروند فرانسوي سالانه ۵۰۰حلزون مي خورد.

* افراد سيگاري نسبت به افراد غيرسيگاري، قند بيشتري مصرف مي کنند.

* کائوچو، از جمله موادي است که در تهيه آدامس از آن استفاده مي شود.

* در سال ۱۸۳۰، از کچاپ به عنوان دارو استفاده مي شد.

* طعم غذا را تنها موقعي متوجه مي شويد که با بزاق دهان مخلوط شود.

* در طول زندگي هر فرد حدود ۳۰هزار کيلوگرم غذا مصرف مي کند که برابر با وزن ۶فيل است.*

 اولين نوشيدني گازداري که در فضا مصرف شد، کوکاکولا بود.

همراه آخر!

دختر: الو....بابایی.... ----  بابایی: سلام، ...بفرمایید، ----  دختر: منم،.... دلم برات تنگ شده ---- بابایی: ببخشید خانوم، ... شما کجا را می خواستید؟---- دختر: خانوم کیه بابایی؟---- بابایی: صداتون قطع و وصل میشه خانوم، ... شما باکی کار داشتید؟---- دختر: الو ... الو ... بابایی ... تو رو خدا برام قصه بگو! ... بابایی: الو ... الو ... . دیلیلید! ... دیلیلید! ... دیلیلید! ...( قطع تماس)

(شماره گیری مجدد:)   تمام مسیرها به طرف مشترک مورد نظر اشغال می باشد.

(شماره گیری مجدد:)   مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد.

(شماره گیری مجدد:)   اصلا همچین شبکه ای هیچ وقت در شبکه موجود نبوده است!

(شماره گیری مجدد:)   اگر یک دفعه دیگر تماس بگیرید سیم کارت شما رامی سوزانیم!

با همراه آخر هیچ کس تنها نیست...

محصولات خوشمزه فیل

شاید برای شما هم جالب باشه که بدونید چرا ما ایرانیها، به پاپ کُرن می گیم

...ُ فیل؟

...چون این خوراکی خوشمزه نه به فیل ربط داره و نه به

!!

اولین مدل پاپ کردن که وارد ایران ش، مربوط به یک شرکت انگلیسی بود به اسم چِسترفیلد

)chesterfield)

و چون ما ایرانی ها زبان انگلیسی را بسیار عالی بلد هستیم

!! ،
این رو ساده کردیم و گفتین ...ُ فیل!

شناختن محصولات مختلف به اسن اولین برند، در ایران خیلی عادیه. مثل: آدامس، تافت، تاید، ریکا، وایتکس، ماتیک، کلینکس و

...

حالا دیگه شما می تونید با خیال راحت از این که این محصول از ذرّت درست شده می تونین این خوراکی خوشمزه رو بخورید و نگران چیزی نباشید

.

هر چی هم دوست دارید صداش کنید

!

پاچه خواری یعنی...!!!

یعنی   همیشه از کت معلم آویزان بودن.

یعنی   وقتی معلم داره درس زیست می ده اونم زیست عمومی از ژنیتیک پیشرفته سوال  بپرسی.

یعنی   بری اسم یک کتاب دانشگاهی را حفظ کنی و بیای سر کلاس فیزیک دبیرستان دم از فیزیک holiday  بزنی.

یعنی   از دو صفحه جلوتر کتاب از معلم سوال بپرسی.

یعنی  وقتی حل یک مسئله رو داری به معلم بگی "استاد میشه اینو برام اثبات کنید."

یعنی   وقتی"جناب استاد" از دهنت نیفته.

یعنی   وقتی راه به راه بگی "برای سلامتی جناب استاد صلوات".

یعنی   یک مسئله سخت بیاری و به دبیرت بگی برات اثبات کنه اما بعد از اثبات کردن دبیرت اگر ازت بخوان یه بار دیگه توضیحش بدی نتونی.                                                                                                                                 

یعنی   وقتی دهنت پر باشه از آقا شما رو سر ما جا دارید.     

یعنی   وقتی هر روز دم در کلاس وایستی و انتظار استاد رو بکشی و وقتی اومد بگی آقا ما خیلیدلمون براتون تنگ شده بود. نگرانتون شدیم. 

یعنی   وقتی معلم می گه یک خودکار به من بدید مثل مرغ پرکنده به آب و آتیش بزنی تا اولین نفری باشی که این افتخار بزرگ نصیبت بشه.    

یعنی   وقتی معلم می آد سر کلاس داد بزنی بگی "آقا چقدر خوش تیپ شدید".

یعنی    بری با معلم در گوشی حرف بزنی و بچه های دیگه رو هم در حین این کار از میز معلم دور کنی.(حالا این که چی می گی خدا می دونه) 

یعنی   تو دست و پای معلم دویدن!!!!

یعنی   شماره موبایل معلم رو بگیری و وسط کلاس براش پیامکبزنی که "آقای ..........کشتی تایتانیک با همه سرنشیناش فدات!!!"

یعنی   ستون پنجم بودن

یعنی   یعنی به خاطر هیچ و پوچ خودت رو کوچیک کردن

یعنی   بقیه رو لو بدی که خودت رو شیرین کنی.

یعنی   یعنی هر روز زنگ بزنی به معلم و احوال خودش و خانوادش رو بپرسی

یعنی   برای معلم شعر سرودن اون هم از نوع عشقولانش

خوب که فکر می کنم می بینم تنها چیزی که می تونم در آخر بگمیه ضرب المثل چینیه که یکی از بچه ها به وفور تکرارش میکنه.  اون میگه :

پاچه خوارها هیچ وقت به بهشت نمی روند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نوشته ای از امیر ضیاء خدادادیان (داداشم!)

راهروی بیمارستان، صبح زود:

مردی جوان در راهرو ایستاده، نگران و مضطرب، در انتهای کادر، درب بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل"چند لحظه درب اتاق باز شده و دکتر جراح(با لباسی سبز رنگ) خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود.مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند ...

دکتر: واقعا متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم؛ اما به علت شدت ضربه نخاع قطع و همسرتون برای همیش فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم ... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی ... اون حتی نمیتونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده ... با شنیدن صحبت ها دکتر به تدریج بدن مرد سست می شود، به دیوار تکیه می دهد، سرش گیج می رود و چشماش سیاهی میرود. دکتر با دیدن این عکس العمل، لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد و می گوید:

هه! شوخی کردم ... زنت همون اولش مُرد!